کد مطلب: ۲۲۴۶
تعداد بازدید: ۱۱۷۷
تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۸:۰۷
فضایل حضرت امیرالمؤمنین(ع)| ۷
به گونه اختصار معانی مختلف «مولی» را مطرح نموده و رابطه هرکدام از آن معانی را با سخنان رسول خدا و جملات قبل و بعد این کلمه می‌سنجیم، تا ببینیم کدام‌یک از آن معانی با سخنان آن حضرت‌ تناسب بهتری دارد.
برای اینکه مطلب روشن شود و خوانندگان گرامی در جریان این اختلاف‌نظر علمی قرار گیرند، به گونه اختصار معانی مختلف «مولی» را مطرح نموده و رابطه هرکدام از آن معانی را با سخنان رسول خدا و جملات قبل و بعد این کلمه می‌سنجیم، تا ببینیم کدام‌یک از آن معانی با سخنان آن حضرت‌ تناسب بهتری دارد سپس به فرموده قرآن که دستور می‌دهد:
مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ[1]
«آنچه پیامبر برای شما آورده بگیرید و بپذیرید»
فرمایش پیامبر(ص) را با جان‌ودل پذیرفته و بدان معتقد می‌شویم.

مرحوم علامه امینی در جلد اول کتاب «الغدیر» برای کلمه «مولی» بیست‌وهفت معنی ذکر فرموده‌اند:
1-رب ۲- عم (یعنی عمو) ۳- پسرعمو ۴- پسر و فرزند ۵- خواهرزاده ۶- آزادکننده (یعنی برده‌داری که برده‌اش را آزاد می‌کند) ۷- آزادشده (یعنی برده‌ای که آزادشده) ۸- برده ۹- مالک ۱۰- تابع ۱۱- کسی که به او نعمت داده‌شده ۱۲- شریک ۱۳- هم‌قسم ۱۴- رفیق ۱۵- همسایه ۱۶- فرود آمده (کسی که بر کسی واردشده) ۱۷- داماد (یعنی شوهر دختر انسان) ۱۸- قریب (یعنی نزدیک) ۱۹- نعمت دهنده ۲۰- هم‌پیمان ۲۱- ولی (سرپرست) ۲۲ - الأولى بالشیء (کسی که در چیزی به دیگران اولویت دارد)    ۲۳- آقا و بزرگ ۲۴- دوستدار ۲۵- یاور ۲۶- متصرف در امری از امور (یعنی کسی که آن امر فعلا در دست اوست) ۲۷- متولی در امری از امور (یعنی کسی که اختیار آن امر در دست اوست).
حالا فرمایش رسول خدا(ص) را با این معانی می‌سنجیم.
 
 توجه داشته باشید فرمایش پیامبر(ص) این است:
«مَن کُنتُ مَولاهُ فَعَلِی مَولاهُ»
«هر کس من مولای او بودم پس علی مولای اوست.»
دقت کنید! معنای اول «رب» است. و بدون تردید پیامبر از کلمه «مولی» معنای «رب» را اراده نکرده، چون «رب» به معنای پروردگار است و رسول خدا هرگز نمی‌فرماید: هر کس من رب او بودم.... چون این «کفر» است و رسول خدا چنین ادعایی ندارد.

معنای دوم «عمو» و معنای سوم «پسرعمو» و معنای چهارم «فرزند» و معنای پنجم «خواهرزاده» این چهار معنی نیز مقصود پیامبر نیست، زیرا اگر یکی از این معانی را اراده فرموده بود، نعوذ بالله، دروغ فرموده بود زیرا این‌گونه نیست که هر کس پیامبر عموی او یا پسر عموی او و یا ... باشد علی هم همین سمت را نسبت به او داشته باشد.

معنای ششم «آزادکننده»[2] و معنای هفتم «آزادشده» و معنای هشتم «برده» این سه معنی هم به‌طور یقین منظور آن حضرت ‌نبوده زیرا «آزادکننده» یعنی کسی که برده‌اش را آزادکرده و این‌طور نبوده که رسول خدا هر برده‌ای که آزادکرده، علی هم آن برده را آزادکرده و همین‌طور معنای «آزادشده» هم موردنظر نیست چون آزادشده یعنی برده و معلوم است که رسول خدا برده کسی نبوده تا بفرماید هر کس من برده او بودم. علی برده اوست. و از این توضیح روشن شد که معنای هشتم هم موردنظر نمی‌تواند باشد و همچنین معنای نهم «مالک» یعنی برده‌دار هم درست نیست زیرا هر کس اگر برده رسول خدا بوده نمی‌تواند برده حضرت‌ علی(ع) هم باشد، معنای دهم «تابع» هم منظور نیست چون رسول خدا تابع و پیرو کسی نبوده است.

معنای یازدهم «نعمت داده‌شده» هم درست نیست زیرا هیچ‌کس از انسان‌ها بر رسول خدا منتی ندارد که به آن حضرت ‌نعمت داده باشد، بلکه رسول خدا بر همه انسان‌ها منت دارد. معنای دوازدهم «شریک» نیز روشن است، پیامبر خدا با کسی شریک تجاری نبوده‌اند و اگر در ابتدای جوانی برای خدیجه کاری کردند، کارمند او بودند نه شریک او.
معنای سیزدهم «هم‌قسم» نیز مقصود او نیست، زیرا افرادی که با شخصیت‌ها یا رؤسای قبایل هم‌قسم می‌شدند برای این بود که از قدرت آن‌ها در جنگ و غیره استفاده کنند و رسول خدا با کسی بدین گونه هم‌قسم نبودند.

اما معنی چهاردهم «رفیق» و معنای پانزدهم «همسایه» و معنای شانزدهم «فرود آمده و به گونه مهمان واردشده» و معنای هفدهم «شوهر دختر انسان» و معنای هجدهم «نزدیک، یعنی خویشاوند یا کسی که به انسان نزدیک باشد» به‌طور یقین هیچ‌کدام از این معانی موردنظر آن حضرت‌ نبوده زیرا هیچ رابطه  معقولی بین یکی از این معانی و فرمایشات رسول خدا آن هم در آن هوای داغ و روی آن ریگ‌های سوزان نمی‌تواند وجود داشته باشد.

کسی که می‌خواهد تحلیل کند و رابطه بین لفظ و معنی را درک کند باید تمام خصوصیات را در نظر بگیرد. مگر اینکه بگوییم خدای‌نکرده گوینده سخن عاقل نبوده و الّا انسان عاقل به فرموده خداوند در آن موقعیت حساس، دستور دهد آن‌ها که جلو رفته‌اند برگردند و آن‌ها که عقب‌مانده‌اند برسند و در یک اجتماع آن‌چنانی آن هم در ساعتی که حرارت آفتاب به اوج خود رسیده و به امر پیامبر توقف کرده و هرکدام تلاش می‌کنند قطعه پارچه‌ای پیداکرده نیمی از آن را بر سر و نیمی را زیر پا قرار دهند تا سخنان حضرتش را استماع نمایند.

با توجه به موقعیت و شرایط زمانی و مکانی تا معنای هجدهم را بررسی نموده و دیدیم که هیچ‌کدام از آن‌ها نمی‌تواند موردنظر آن حضرت ‌باشد، اما معنای نوزدهم «نعمت دهنده» باید دید منظور از این نعمت چیست؟ اگر نعمت‌های مادی باشد نمی‌تواند منظور حضرت ‌باشد زیرا معنای عبارت این می‌شود: هر کس که من روزی به او نعمتی دادم، محبتی کردم، علی هم به او نعمت داده و این درست نیست.
اما اگر منظور از نعمت، نعمت دین و هدایت و ارشاد باشد می‌تواند درست باشد یعنی هر کس من او را راهنمایی کردم بعد از من علی راهنمای اوست و این معنی تقریباً نظیر همان معنای امامت و رهبری است.

اما معنای بیستم «هم‌پیمان»، این معنی در صورتی درست است و می‌تواند موردنظر آن حضرت ‌باشد که آن حضرت ‌با برخی از قبایل و جمعیت‌ها پیمان‌هایی را امضا فرموده باشد و در این صورت اگر بگوییم منظور آن حضرت‌ این است که پیمان‌ها محترم است و باید بدان پایبند بود، پس هر کس من با او پیمانی بسته‌ام، على هم با او پیمان بسته یعنی علی باید به این پیمان احترام بگذارد، در این صورت این‌گونه احترام به پیمان‌های رسول خدا(ص) اختصاصی به حضرت ‌علی(ع) ندارد و همه مسلمان‌ها باید به آن‌ها احترام کنند و لازم الاجراء بدانند، مگر اینکه بگوییم منظور حضرت ‌این است که چون من ولی امر جامعه اسلامی بودم با هر کس پیمانی بسته‌ام بعد از من، على هم (چون همین سمت را دارد) به‌عنوان سرپرست مسلمانان، باید این‌گونه پیمان‌ها را محترم بداند و به‌عبارت‌دیگر، علی در این موارد و این‌گونه قراردادها جانشین من است که با این توضیح، معنای (هم‌پیمان) بودن برای کلمه «مولی» نظیر معنای سرپرستی و رهبری بعدازآن حضرت‌ است.

تابه‌حال بیست معنی از معانی «مولی» بررسی شد و هفت معنای دیگر باقی‌مانده است. از میان این هفت معنی معنای بیست و چهارم و معنای بیست و پنجم را نیز بررسی می‌کنیم.

معنای بیست و چهارم «محب» یا دوستدار و معنای بیست و پنجم «ناصر» به معنی یاور، این دو معنی هم ظاهرا نمی‌تواند مقصود آن حضرت ‌باشد، زیرا اگر معنی این باشد که (هر کس من دوستدار او هستم بداند که علی دوستدار اوست و یا هر کس من یاور او هستم بداند علی یاور اوست) این معنی آن‌قدر تازگی ندارد که در آن موقعیت استثنائی و در آن هوای گرم، مردم را از راه برگرداند و طی یک سخنرانی نسبتاً طولانی به مردم بفرماید هر کس من دوست او هستم...
زیرا این شکل مردم را جمع‌کردن و در آن موقعیت سخن گفتن، نشانه این است که مطلب جدیدی را می‌خواهد بیان فرماید نه اینکه چون على مؤمن است و مؤمن همیشه دوست مؤمن است، پس من دوست اویم، علی هم دوست اوست. چون این سخن، سخن تازه‌ای نیست و قرآن کریم ذیلاً فرموده:
وَ المُؤمِنُونَ بَعضُهُم أولیاءُ بَعضٍ[3]
«مؤمنان با یکدیگر دوست هستند.»
و در جای دیگر فرموده:
اِنَّما المُؤمِنُونَ اِخوَةٌ[4]
«همانا مؤمنان برادران یکدیگرند.»
و روشن است که برادری بدون محبت و دوستی صورت نمی‌گیرد، بنابراین از بیست‌وهفت معنی که برای کلمه «مولی» ذکر شد، پنج معنی باقی می‌ماند که عبارت‌اند از :
ولی (سرپرست) و الأولى بالشیء (کسی که در چیزی نسبت به دیگر اولویت دارد) و سید (یعنی آقا و بزرگ) و المتصرف فی الأمر (یعنی کسی که در امری قدرت تصرف دارد) و المتولی فی الامر (کسی که تولیت و اختیار چیزی یا کاری در دست اوست).
 
فعلا ما هستیم و این پنج معنی، ببینیم سخن رسول خدا(ص) در ارتباط با این معانی پنج‌گانه چگونه تفسیر می‌شود؟
دو معنی اول، یعنی «ولی» و «اولی» که هر دو یکی است، یک مفهوم است به دو لفظ، همان‌طوری که ترجمه آن‌ها نیز یکی است زیرا ما ولی را سرپرست ترجمه کردیم و اولی هم سزاوارتر و شایسته‌تر ترجمه می‌شود. اگر کمی دقت کنیم خواهیم یافت که این دو لفظ ازنظر معنی یکی است همان‌طوری که آن دو ترجمه یکی است چون وقتی می‌گوییم، کودک صغیر نیاز به ولی دارد و سرپرست می‌خواهد، سرپرست کسی است که مراقب آن کودک باشد و تصرفاتی که کودک در مال خود دارد باید زیر نظر سرپرست باشد یعنی اگر کودک در مالش تصرف نامناسب داشته باشد سرپرست جلو او را می‌گیرد و بدین ترتیب تصرف کودک اعتبار قانونی پیدا نخواهد کرد و نتیجه می‌گیریم که قدرت و سرپرست در تصرف در مال کودک بیشتر از خود کودک و سزاوارتر و قانونی‌تر از تصرف خود کودک است.
پس معنی سرپرست همان سزاوارتر و شایسته‌تر خواهد بود، یا به‌عبارت‌دیگر، معنی «ولی» همان معنی «أولی» خواهد بود.
 
خودآزمایی:
  • معانی‌ای که علامه امینی برای کلمه مولی ذکر کرده است را نام ببرید. 
پی‌نوشت‌ها:

[1] سوره حشر، آیه 7.

[2] مولوی به این معنی اشاره داشته که سروده:
کیست مولی آن که آزادت کنند | بند رقیّت ز پایت وا کند

[3] سوره توبه، آیه ۷۱.

[4] سوره حجرات، آیه ۱۰.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
علی ریخته‌گرزاده تهرانی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: